تبیین

آثار منتخب فیلم ، صوت، تصویر و متن

تبیین

آثار منتخب فیلم ، صوت، تصویر و متن


بسم الله الرحمن الرحیم
ای کاش آسمان باز شود... مردی ببارد از نور... تا در نگاه نورش جانی دوباره گیریم...
----
دوستان اگه لینکی مشکل داشت در قسمت نظرات بیان بفرمایید تا دوباره بارگزاری شود...
نظرات شما باعث دلگرمی ماست...باتشکر

۱۳ مطلب با موضوع «گفت و شنودِ کیهانی» ثبت شده است

گفت: دیکتاتورهای منطقه با سقوط دیکتاتور مصر بدجوری به وحشت افتاده و برای پیشگیری از سقوط خود دست و پا می زنند.
گفتم: اسرائیل را بگو که نفس در سینه اش حبس شده و به تته پته افتاده است.
گفت: یادت هست که نتانیاهو و اوباما و همین سران دیکتاتور منطقه در جریان فتنه 88 و جنایت و خیانت موسوی و خاتمی و کروبی، چقدر ذوق زده بودند و از خوشحالی با دمشان گردو می شکستند؟!
گفتم: دست خدا را ببین که دم همه جرثومه های فساد و تباهی را به هم گره زده و دارد به زباله دان تاریخ می اندازد.
گفت: امیر کویت، پادشاه اردن، پادشاه بحرین و... برای راضی کردن مردم گفته اند به هر یک از افراد کشورشان مبلغ 3هزار دلار پاداش می دهند!
گفتم: حیوونکی ها!
گفت: ملت های مسلمان می دانند که با سرنگونی دیکتاتورها همه ثروت های غارت شده به خودشان برمی گردد و گول این ترفندها را نمی خورند.
گفتم: در آمریکا چند سارق مسلح وارد یک بانک شدند و علاوه بر صندوقدار بانک به همه مشتری ها هم گفتند باید هرچه دارند بدهند. در همین حال یک صهیونیست که در میان مشتریان بود به بغل دستی خود گفت؛ جک! یادته 1000 دلار از من طلب داشتی؟ جک گفت؛ آره! ولی هرچه اصرار می کردم نمی دادی؟ و یارو گفت؛ حالا، بیا، این 1000 دلار طلبت رو بگیر!
گفت: خاتمی گفته است امام حسین(ع) هم در پی اصلاحات بود.
گفتم: یعنی خاتمی از اسلام و انقلاب دفاع کرده است؟!
گفت: ای عوام! مگر یادت نیست که خاتمی و دوستانش می گفتند امام حسین(ع) در پی اصلاح دین جدش بود!
گفتم: ولی امام حسین(ع) می فرمود که در پی اصلاح امت جدش است وگرنه اصلاح دین جدشان که به معنای نفی اسلام است. مگر دین اسلام نقصی داشته که حضرت اباعبدالله در پی رفع آن باشند؟!
گفت: خب! حالا فهمیدی منظور خاتمی از اصلاحات چیست؟ دارد کلک مرغابی می زند.
گفتم: در کلام خدا هم آمده است که وقتی به منافقین گفته می شود چرا در زمین فساد می کنید؟ در پاسخ می گویند ما در پی اصلاح هستیم! یعنی «اصلاح طلبیم»!
گفت: حالا هم که خاتمی خواسته دنده عقب بگیرد، باز هم به جدول زده است.
گفتم: یارو از یک جاده پر پیچ و خم با دنده عقب بالا می رفت. به او گفتند؛ چرا دنده عقب می روی؟ گفت؛ می ترسم آن بالا جایی برای دور زدن نباشد. نیم ساعت بعد دیدند باز هم دارد با دنده عقب پائین می آید، پرسیدند؛ حالا دیگه چرا؟ و یارو در جواب گفت؛ آخه دیدم آن بالا جای دور زدن بود، دور زدم!
گفت: آمریکایی ها در اخبار و گزارش های خود درباره مصر، از افرادی مثل البرادعی و «ایمن نور» به عنوان رهبران حرکت مردمی یاد می کنند!
گفتم: البرادعی که 12 سال مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی بود و دستورات دیکته شده آمریکا را اجرا می کرد و «ایمن نور» هم یک لائیک وابسته به همان رژیم آمریکایی مصر است.
گفت: یادت هست در اوج انقلاب اسلامی هم آمریکایی ها سعی می کردند گروه هایی مثل جبهه ملی و نهضت آزادی را به عنوان رهبران انقلاب معرفی کنند که ملت بدجوری توی پوزه آنها زدند.
گفتم: معلومه که یادم هست، بعدها در اسناد لانه جاسوسی کشف شد که این دو گروه در همکاری مستقیم با سفارت آمریکا بوده اند. و حتی بازداشت و انفجار بمب جلوی منازل آنها برای جا انداختن همین ترفند بوده است.
گفت: مگر سران فتنه در نقش ستون پنجم آمریکا و اسرائیل و انگلیس ظاهر نشده بودند؟ ولی مردم به آسانی آنها را شناختند. مردم مصر و اردن و یمن هم نشان داده اند که فریب عوامل آمریکا را نمی خورند.
گفتم: عده ای رفته بودند قلعه ای را فتح کنند، ساکنان قلعه آنها را سنگ باران کردند و یکی از سنگ ها ملاج فرمانده مهاجمان را شکست. یارو با عصبانیت به طرف گفت؛ مگه سپر به این بزرگی را نمی بینی که سنگ را توی ملاج من می زنی؟
گفت: سایت گویانیوز وابسته به سازمان «سیا» شرط گذاری خاتمی را بدجوری به تمسخر و استهزاء گرفته است.
گفتم: این گروه های ضد انقلاب که به شدت از خاتمی و موسوی و کروبی حمایت می کردند، حالا چی شده که خاتمی را مسخره می کنند؟!
گفت: هنوز هم از سران فتنه حمایت می کنند ولی معتقدند، خاتمی با شرط گذاری خود آبروی آنها را برده و باعث خنده و تمسخر این و آن شده است.
گفتم: اگر سران فتنه، همین یک خاصیت را هم داشته باشند که خیلی خوب است.
گفت: خطاب به خاتمی نوشته چرا گفته ای؛ اگر رژیم جمهوری اسلامی شرط های تو را نپذیرد، تصمیم بعدی را خواهی گرفت و حالا که نپذیرفته، چه تصمیمی می توانی بگیری و چه کاری از دستت ساخته است؟!
گفتم: خب! راست میگه!
گفت: خطاب به خاتمی نوشته است؛ تو که هنوز خودت پا در هوا هستی و قرار است محاکمه بشوی چرا رجز می خوانی که باعث آبروریزی جنبش سبز(!) بشود؟!
گفتم: افسر راهنمایی، راننده متخلفی را متوقف کرده بود. یارو با تحکم به افسر گفت؛ اصلا تو میدونی من کی هستم که میخوای جریمه ام کنی؟ افسر گفت؛ هرکی می خواهی باش، و یارو که قمپز در کردن را بی نتیجه دید گفت؛ بالاخره متوجه نشدی من کی هستم؟ و افسر گفت نه، یارو گفت؛ چطور متوجه نشدی جناب سروان! من نوکرتم! چاکرتم!...

+نظرتان را در مورد این موضوع بیان کنید.
گفت: دیروز دیکتاتور تونس که یکی از حاکمان وابسته به آمریکا و از دشمنان جمهوری اسلامی ایران بود در مقابل اعتراض گسترده مردم مسلمان تونس مجبور به فرار از کشور شد.
گفتم: جل الخالق! سی و دو سال پیش در همین روزها، محمدرضا شاه، عامل دست نشانده آمریکا هم در مقابل خروش مردم مسلمان ایران ناچار به فرار شد.
گفت: چند روز پیش دولت لبنان هم به خاطر زد و بند نخست وزیر این کشور با آمریکا و فرانسه، توسط حزب الله لبنان سقوط کرد.
گفتم: حیوونکی ها، آمریکا و اسرائیل و اتحادیه اروپا و دنباله های اجق وجق آنها در منطقه مثل سران فتنه را بگو که هر روز با یک مصیبت جدید روبرو می شوند.
گفت: آخه این سران فتنه عقلشون کجا رفته بود که خودشان را به آمریکای بدبخت و بیچاره فروختند که حالا کارشون به اینجا بکشه؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! دو تا خرما با هم ازدواج کرده بودند، ماه عسل رفتند مجلس ختم!
گفت: ایلان برمن معاون شورای سیاست خارجی آمریکا در مصاحبه با روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال گفته است؛ باید بپذیریم که جنبش سبز! مرده است.
گفتم: «سه من تنباکو سوخته، تازه می پرسه مرده کیه»؟ مرگ فتنه را که همه می دانند.
گفت: ایلان برمن در همین مصاحبه می گوید؛ مقامات آمریکایی از اعلام این خبر طفره می رفتند اما معلوم نیست که چرا امروزه برای صدور گواهی فوت جنبش سبز عجله دارند؟
گفتم: پس بگو که چرا فیل برخی از سران فتنه یاد هندوستان کرده و بعد از آنهمه خیانت، حالا که از آمریکایی ها ناامید شده اند به فکر بازگشت دوباره به عرصه سیاسی کشور افتاده اند؟!
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: نوکری یک کیسه گندم را با قاطر برای آرد کردن به آسیاب برد ولی تا نوبتش برسد مشغول قمار شد و گندم و قاطر و همه چیزش را باخت، ارباب که از تاخیر او نگران شده بود به آسیاب رفت و دید نوکرش گوشه ای نشسته و دارد ماست می خورد. پرسید؛ قاطر و گندم چی شد؟ نوکر گفت؛ سیل برد، پرسید لباس خودت چی شد؟ گفت؛ فروختم ماست خریدم. ارباب با عصبانیت کاسه ماست را توی ملاج نوکرش کوبید و نوکر در حالی که ماست را به سر و روی خود می مالید گفت؛ خدا را شکر که هم حسابم را پس دادم و هم روسفید شدم!
گفت: سایت «گویانیوز» که به علت وابستگی به سازمان سیا در میان اپوزیسیون به «سیانیوز» معروف است، اظهارات اخیر خاتمی را عقب نشینی بی فایده و خطرناک دانست.
گفتم: بی فایده که هست، چون باید مجازات شود ولی چرا خطرناک؟! خودش که می خواهد با این تاکتیک از مجازات فرار کند.
گفت: سیا نیوز نوشته بر فرض که جمهوری اسلامی به خاتمی اجازه ورود به عرصه سیاست را بدهد، با توجه به شخصیت ناپایدار و چندگانه وی و بی عرضگی اپوزیسیون در حمایت از او بار دیگر به سختی سقوط کرده و به زمین می خورد.
گفتم: می گویند در دوران رژیم طاغوت، اطلاعیه ای را که یکی از ادارات برای توزیع شیر صادر کرده بود وارونه به دیوار چسبانده بودند و از آنجا که خوب خوانده نمی شده شخصی را به طور وارونه و با طناب از روی پشت بام به طرف اطلاعیه سرازیر کردند و یارو شروع به خواندن کرد، وقتی به آنجا رسید که قرار است شیر مجانی بدهند، کسانی که روی بام بودند طناب را رها کرده و شروع کردند به کف زدن! و....

گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: رادیو فردا وابسته به سازمان سیا، بی بی سی لندن و سایت وزارت خارجه اسرائیل به کیهان حمله کرده اند که چرا نوشته است آن عده از نمایندگان فراکسیون اقلیت که با خاتمی دیدار کرده اند باید رد صلاحیت شوند.
گفت: کیهان بر ضرورت رد صلاحیت این عده از نمایندگان مدعی اصلاحات تاکید کرده، جیغ مشترک سرویس های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل و انگلیس به هوا بلند شده.
گفتم: معلوم می شود که تیر کیهان دقیقاً به هدف خورده و جیغ مدیران اصلی فتنه 88 را درآورده.
گفت: یعنی مدیران بیرونی فتنه بعد از آنهمه خیانت و وطن فروشی خاتمی و موسوی و کروبی، هنوز انتظار دارند که شورای نگهبان صلاحیت حامیان آنها را تائید کند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! پس چرا کیهان تاکید کرده بود که باید صلاحیت این عده از نمایندگان رد شود؟
گفت: اولا؛ برای این که شورای نگهبان وظیفه خود را فراموش نکند و ثانیاً؛ برای اینکه خواب آمریکا و انگلیس و اسرائیل آشفته شود.
گفتم: شخصی نیمه های شب یک پیامک دریافت کرد که نوشته بود؛ ببخشید! خیلی معذرت می خوام که این وقت شب بیدارت کردم! فقط می خواستم ببینم هنوز داری خواب پنبه دانه می بینی؟!

گفت: چند سایت ضدانقلابی حامی فتنه به موسوی پیشنهاد کرده اند که به زهرا رهنورد اجازه صحبت و اظهارنظر ندهد.
گفتم: چرا؟! مگر پیرزن اصلاحات چه حرفی زده که داد بقیه فتنه گران را درآورده است؟!
گفت: این سایت ها نوشته اند ادعاهای مضحک او باعث سرافکندگی هواداران جنبش در خارج کشور است.
گفتم: در عوض، اظهارات این پیرزن باعث خنده و تفریح می شود و اپوزیسیون از کسالت درمی آید، از قدیم و ندیم هم گفته اند «خنده بر هر درد بی درمان دواست».
گفت: یکی از این سایت ها به میرحسین پیشنهاد کرده که دو تا میل بافتنی با چند تا کلاف کاموا به زهرا رهنورد بدهد و سرش را گرم کند که دیگر حرف نزند.
گفتم: ایول! یارو به دکتر گفت؛ آقای دکتر! در هر مسئله ای که اظهار نظر می کنم مرا مسخره می کنند. دکتر گفت؛ وقتی به جایی می روی، چند تا لیوان آب غرغره کن! پرسید چه فایده ای دارد؟ و دکتر گفت؛ خب! دیگه نمی تونی حرف بزنی که مسخره ات کنند!
گفت: علیرضا پهلوی فرزند سوم شاه معدوم در خانه شخصی خود در بوستون آمریکا خودکشی کرد.
گفتم: خواهرش لیلا هم چند سال قبل در لندن خودکشی کرده بود.
گفت: شایع شده بود که رضا پهلوی لیلا را به خاطر بالا کشیدن ثروتش کشته است و بعید نیست علیرضا هم به همین سرنوشت دچار شده باشد.
گفتم: معلوم است که این خاندان به اعضای خانواده خود هم رحم نمی کنند!
گفت: رضا ربع پهلوی و مادرش در اطلاعیه ای اعلام کرده اند که علیرضا از شکست جنبش سبز!! در ایران به شدت دچار استرس شده بود و غیرتش اجازه نداد به زندگی ادامه دهد و خودکشی کرد!
گفتم: یعنی سران فتنه و آقا رضا ربع پهلوی غیرت ندارند که هنوز خودکشی نکرده اند؟!

گفت: البته آقا رضا ربع پهلوی گفته است «من در یک تقاطع بزرگ میرحسین موسوی را یافتم و با یکدیگر همراه شدیم و به جنبش سبز امید بستیم»!
گفتم: این حرف ربع پهلوی را به خاطر داشته باش تا فردا که نوبت خودکشی او فرا رسید، موسوی جر نزند و از ادامه همراهی و همکاری با ربع پهلوی طفره نرود.
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: از مکتب داری به نام «مزید» پرسیدند نظرت درباره «یزید» چیست؟ گفت؛ لعن او روا نیست چون اهل قبله بوده است! این ماجرا برای عالمی بازگو کردند که «مزید» چنین گفته است تو چه می گویی؟ جواب داد ؛ هزار لعنت بر «یزید» و هزار دیگر بر آن «مزید»!